11

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

پنج سال و نیم از من کوچکتر بود 

مدتی هم گروه بودیم 

و در چتهای گروهی باهم مثلا دوست اجتماعی شده بودیم 

در طی قهرو آشتیهای گروهی همیشه طرفم را می گرفت 

روزی از روزها دیگر تصمیم گرفتم از هرچی گروه مختلط هست 

لفت دادم 

هیچ خیری که برایم نداشت بدتر اعصابم را خورد می کرد ؛

یک روز او همان که پنج سال و نیم از من کوچکتر بود؛

آمد در سکرت چت 

اعتراف کرد که عاشقم هست ؛

گفتم ؛ولی من از تو بزرگترم ضمنا سابقه ی ازدواج دارم 

ما نمی تونیم به هم برسیم ؛

منظورم این بود که اگر مرا بخواهی این شرایطم را بدان و بخواه 

برگشت گفت:می دونم ما بهم نمی رسیم 

فقط خواستم حرفم در دلم نماند؛

این حرفش به من برخورد ؛برای خالی کردن دل خودش چرا من باید 

پی به این می بردم که با وجود ازدواج تحمیلی سابقم و سنم ؛نخواستنیم 

همسر سابقم هیچ دخلی در زندگی حالا و آینده ی من ندارد او تمام شده رفته 

سن و سال هم که مهم نیست ؛

می شود خودم را جوان نگه دارم با ورزش 

همین حالا دخترهایی هستند که سنشان هشت سال از من کمتر است 

ولی از بس چاق و لاغر شده اند پوستشان شل شده و سلولیت وجودشان را 

برداشته و 

اصلا خیلی بیست ساله ها هستند که من از آنها بهترم از لحاظ اندام و جوانی 

یعنی می توانست مرا بخواهد

حالا که نمی خواست 

برود گم شود والله 

یکی که نمی خواهدبامن ازدواج کندبرود گم شود.

حالا بعد شش ماه دوباره پیام لوس به من فرستاده 

من هم نیشش زدم 

خوب کاری کردم.

زندگی بعد از طلاق...
ما را در سایت زندگی بعد از طلاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5lifeafterdivorce9 بازدید : 196 تاريخ : شنبه 4 دی 1395 ساعت: 20:45