19

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

هدف از ایجاد این وبلاگ درج تجربیاتمه در دوران بعد از طلاق ،، بیست و چند سالمه ،میشه گفت تو نیمه ی دوم دهه ی بیست زندگیمم پیش پدرمادرم زندگی می کنم و در کنار همه ی بدبختیایی که تجربه کردم از یه نظر خوشبخت بودم اینکه خانواده ای فرهنگی دارم که همیشه پشتیبانم بودن ،در کل زندگیم هیچ کمبودی جز عشق نداشتم ،و از اونجایی که آدمی پایبندبه اصول اخلاقی و مذهبی بودم از همان زمان نوجوانی چهارچوبهایی برای خودم مشخص کردم ،
من بعد طلاق با واقعیتهای تلخی آشنا شدم که ای کاش هیچ زنی پی به این واقعیتها نبرد و همون دنیای احساسی و رویایی که در خیال خودش داره براش بمونه ،
من بعد طلاق دیدگاه مردای گرگ صفت جامعه مونو راجع به زنی که طلاق گرفته فهمیدم ،
برای من خیلی سنگین بود که خودم هم ناخواسته در همچین جایگاهی قرار بگیرم،
یک سری تصمیمات گرفتم مثلا اجازه ندم راجع به شخصیتم قیافم باورام کسی ابراز نظر کنه،
فهمیدم مردهای از دم گرگ صفت جامعه ام در قدم اول باورهاتو به تیر تمسخر می گیرن مثلا می گن :،،حتی اجازه نمی دی دستت و بگیرم !چه افکاری عهد دقیانوسی داری !،،نباید اجازه داد مردهای کثیف باورهایت را ازت بگیرند
مردهای گرگ صفت جامعه ی من تا بفهمن طلاق گرفتی فوری می گویند :صیغه موقت !
گفتم که:اصول اخلاقی که به آن پایبندم کلی تر از اصول مذهبی است برایم ،مگر عشق موقتی هم می شود ؟ضمنا مگر این قلب در فراق همسر اول کم زجر کشید! چگونه می توان کسی را که می دانی فردا باتو نخواهد بود را به آغوش کشید ،راجع به طلاق قضیه متفاوت است چون آدمی از فردای خود بی خبر است اما درمورد صیغه ی موقت چگونه می توان بی عشق،عشق بازی کرد ؟
مردهای نفهمو گرگ صفت جامعه ام خیال می کنند نیاز جنسی در زن بعد از ازدواج بیدار می شود و زنی که تجربه ای دارد بلعکس دختر،دایم له له می زند برای رابطه ی جنسی
در حالی که این غریزه از کودکی در وجود هر دختری است به مراتب بیشتر از مردان ولی نبایست که برده ی هر نیازی شد ،برای من مقابله با این نیاز در قبل ازدواجم و بعد طلاقم شدت و ضعف چندانی نداشته که البته ضعف شاید ولی شدت نه چرا که کنجکاوش نیستم ،
خداوند به ملک شعور داد و شهوت نداد به حیوان شهوت دادو شعور نداد به انسان شعور و شهوت را هردو یکجا داد برای همین اگر شعور انسان بر شهوتش غلبه کند از ملک برتر و اگر شهوتش برشعورش غلبه کند از حیوان کمتر است
سخن جالبیه منتها برای کسی که بفهمه گرگهای کثیف جامعه ی ما نمی فهمند.
زمانی که تازه طلاق گرفته بودم هنوز نمی فهمیدم که همسر اولم چه ضربه ی بزرگی به من زد منی که دختر پاکدامنی بودم ماندم زیر خروارو هزاران چراها و شماتتها ،تحقیرها و شماتتهای کسانی که هیچ از زندگی من نمی دانستند و تنها برند زن مطقه کافی بود برای قضاوت این مردم رذل،که البته مطلقه چرا من تقاضای طلاق دادم من طلاق خواستم نه که شوهرم طلاقم دهد،
و خدا می داند که چه مصیبتی کشیدم تا مجبور به این کار شدم
من روز به روز بیشتر درک می کنم میزان فجیع بودن ضربه ای که همسر اولم به من زد را
درست است که پاکدامنی تنها دارایی من از دنیاست اما وقتی زن پاک دامن باشی و وقتی برند طلاق خورده باشی هیچ کس به این پاکدامنی تره ای هم خورد نمی کند .
دخترها توصیه ای که برایتان دارم این است نمی گویم قبل طلاق حواستان را جمع کنید نه قبل ازدواج حواستان را جمع کنید نگویید ازدواج سنتی بهتر است سنتی هم باشد بی شناخت نباشد چرا که من درست شش روز بعد اولین ملاقات عقد کردم و هیچ شناختی نداشتم ،لاقل یک ماهی بشناسین بعدا زمانه ی بدیست مردها خیلی خیلی خیلی بدند.
غیر سنتی هم ریسکش بالاست ایران پرشده از مردهایی که تنها بلدند وعده ی ازدواج دهند و با احساسات دختران بازی کنند ،راهکارش این است که نگذارین حتی دستتان را بگیرند که اگر واقعا نیت ازدواج داشتند با همین خصلت غلام در خانه تان می شدند .
من که دیگر کشش بازی داده شدن احساساتم را ندارم کشش کلکل با مردهای کثیف را ندارم منزوی شده ام
حالا مانده ام کنج خانه ودر آرزوی یک زنگ تلفن در آرزوی یک خواستگار که خدا نمی فرستد،دارم می پوسم . زندگی برایم زهرمار مطلق است بی هدف و بی انگیزه ،؛به جهنم لاقل از تجربیاتم اینجا بنویسم بلکه اتفاقی یکی خواندو به سرنوشت من دچار نشد .

زندگی بعد از طلاق...
ما را در سایت زندگی بعد از طلاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5lifeafterdivorce9 بازدید : 238 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 3:15